افتخار ما اقتدار ما

ایران عزیز تو را برای تمام افتخاراتت دوست دارم ، به خاطر دین راستین شیعه، که باعث سرافرازیم می شود، و سعادت دنیا و آخرتم را تضمین می کند

افتخار ما اقتدار ما

ایران عزیز تو را برای تمام افتخاراتت دوست دارم ، به خاطر دین راستین شیعه، که باعث سرافرازیم می شود، و سعادت دنیا و آخرتم را تضمین می کند

افتخار ما اقتدار ما

سر زد از افق مهر خاوران
فروغ دیده ی حق باوران
بهمن فر ایمان ماست
پیامت ای امام استقلال آزادی
نقش جان ماست
شهیدان پیچیده در گوش زمان فریادتان
پاینده مانی و جاودان
جمهوری اسلامی ایران

ایران عزیز تو را برای تمام افتخاراتت دوست دارم ، به خاطر دین راستین شیعه، که باعث سرافرازیم می شود، و سعادت دنیا و آخرتم را تضمین می کند. بخاطر اینکه کشور و مردمان عزیزش مخصوصا، جوانان برومندش ولایی و ولایت مداری هستن ؛ دوستت دارم.به خاطر اینکه خونهای پاکی که برای اعتلای اسلام و قرآن و عزت انسانی و سربلندی این نظام و این سر زمین در سالهای متمادی بر روی تو جاری شده و خاکت را پاک مقدس کرده دوست دارم.

شبکه های اجتمایی
آخرین نظرات
  • ۱۴ ارديبهشت ۹۵، ۱۳:۰۷ - سیّد محمّد جعاوله
    ++++++++
  • ۱۴ ارديبهشت ۹۵، ۱۱:۵۹ - سیّد محمّد جعاوله
    ++++++
  • ۱۴ ارديبهشت ۹۵، ۰۰:۲۵ - سیّد محمّد جعاوله
    احسنت
  • ۱۴ ارديبهشت ۹۵، ۰۰:۱۲ - سیّد محمّد جعاوله
    عالی
  • ۱۳ ارديبهشت ۹۵، ۱۸:۵۸ - دانشنامه دفاعی
    ممنون
  • ۱۳ ارديبهشت ۹۵، ۱۷:۵۴ - سیّد محمّد جعاوله
    +
  • ۱۳ ارديبهشت ۹۵، ۱۶:۰۵ - سیّد محمّد جعاوله
    خوب
نویسندگان

بررسی تجاوز نظامی عربستان به یمن

سرباز مهدی | دوشنبه, ۱۶ آذر ۱۳۹۴، ۰۹:۴۱ ق.ظ

عربستان سعودی بعنوان بزرگترین صادرکننده تروریسم به دنیا که همواره از انقلاب مردم یمن ابراز نگرانی میکرد در نهایت نتوانست پیروزی های حوثی های یمن را تحمل کند و صبح 5شنبه 6 فروردین 93 در یک اقدام جنون آمیز با دهها جنگنده مواضع آنان را بمباران کرد. در این تجاوز گسترده اردن، سودان، مغرب، مصر، آمریکا، انگلیس و پاکستان شیخ نشین های خلیج فارس یعنی عربستان، بحرین، امارات، کویت و قطر را حمایت کردند. اما چین، ایران، روسیه، عراق، لبنان و سوریه تجاوز نظامی عربستان به یمن را به سرعت محکوم کرده و خواستار توقف آن شدند. همچنین علمای دینی یمن با اعلام جهاد بر علیه عربستان خواستار دفاع از کشور در مقابل تجاوزات عربستان سعودی شدند. نقش اتحادیه عرب از پیدایشش تا کنون همواره نقش توحش و تجاوز در منطقه بوده است، به طوری که در حمله رژیم جنایتکار بعثی عراق به ایران هم اتحادیه عرب با اکثریت قاطع به جز سوریه و لبنان حمایت خود را از تجاوز صدام حسین به ایران اعلام کرده و با ارسال تسلیحات نظامی و کمکهای مالی فراوان به صدام حسین جنایتکار خواستار ویران کردن ایران بودند. همچنین در جنگ سوریه اتحادیه عرب به صورت یکپارچه از تروریست های جبهه النصره حمایت کردند لذا در همین راستا است که اتحادیه عرب نیز حمایت خود از تجاوز عربستان به یمن را اعلام کرد. ملک سلمان بن عبدالعزیز، پادشاه عربستان سعودی ساعت 12 نیمه شب به وقت ریاض، دستور حمله به حوثی های یمن را صادر کرد. در این عملیات که "توفان کوبنده" نام گرفته، 10 کشور از جمله شماری از کشورهای خلیج فارس شرکت دارند و آسمان یمن منطقه ممنوعه اعلام شده است.

آیا یمن باتلاق سعودی ها می شود؟
حمله عربستان به یمن بار دیگر خاورمیانه را در معرض بحران دیگری قرار داد به ویژه آنکه در روزهای آغازین این حمله، کشورهای مصر، امارات، پاکستان، سودان و حتی رژیم‌صهیونیستی اعلام کردندکه در این جنگ درکنار عربستان قرار دارند به این بهانه که ایران از حوثی‌ها حمایت می‌کند اما با گذشت بیش از یک هفته از این حمله، این تنها عربستان است که در یمن می‌جنگد که خود نشان از عوامل و دلایل پیچیده‌تر این بحران هم به لحاظ داخلی و هم در روابط میان دو کشور دارد، چنانکه برخی از تحلیل‌گران مانند خانم شیرین هانتر، عربستان را متهم به توسعه‌طلبی و سودای احیای امپراتوری کردند. مقاله زیر ریشه‌های اختلاف میان یمن و عربستان و نیز سناریوهای محتمل در این بحران را بررسی کرده است:

ریشه اختلاف یمن و عربستان
در سال‌های اخیر مردم یمن نسبت به عربستان‌سعودی و سیاست‌هایش بسیار نگران شدند و به همین دلیل اقدامات عربستان در نزدیک شدن به طوایف یمن نتیجه عکس داد و مردم احساس کردند عربستان با مبالغ ناچیز توانسته سران قبایل و طوایف را به طرف خود بکشاند و بندگی نانوشته‌یی را بر یمن تحمیل کند.این درحالی است که یمنی‌ها از نظر سابقه تاریخی و مدنیت خود را برتر از عربستان می‌دانند و معتقدند اساسا ریشه عربیت از یمن بوده و اگر قرار است ملتی تابع ملتی دیگر باشد این عربستان است که باید تابع یمن شود؛ این مساله به‌شدت فضای داخل یمن را علیه عربستان تحریک کرده و جنبش‌های اعتراضی علیه عربستان شکل داده و گروه‌های وابسته به عربستان نظیر جریان اصلاح و همین طور خاندان الاحمر را به‌شدت تضعیف کرده است.ریاض به منصور هادی فشار آورد که به عدن برود و در آنجا اعلام دولت کند و طرفداران خود را به سوی منصور هادی گسیل کرد که به‌طور مثال می‌توان به محسن و حمید الاحمر، حزب الاصلاح و برخی شخصیت‌های حزب الموتمر و... اشاره کرد. در واقع گروه‌های عضو لقا مشترک که شامل چهار جریان ناسیونالیستی و سوسیالیستی است به منصور هادی پیوستند اما ابتکار عربستان در عدن بیش از یک ماه دوام نیاورد. هادی فرار کرد، وزیر دفاع وابسته به عربستان دستگیر شد و سفارتخانه‌هایی که با ابتکار عربستان در عدن افتتاح شده بودند، همگی بسته شدند و سفرا فرار کردند.

امریکا ماه‌هاست از سوی سعودی و رژیم‌صهیونیستی متهم است که سیاست منطقه‌یی خود را تغییر داده است. اساسا همین فهم مشترک ژئوپلیتیکی هم هست که رژیم‌صهیونیستی و سعودی را تا این حد به هم نزدیک کرده است. مبنای مخالفت سعودی و رژیم‌صهیونیستی با توافق هسته‌یی احتمالی ایران و امریکا هم این است که فکر می‌کنند، امریکا، عربستان را تنها گذاشته و با ایران در خفا درحال مذاکره است. این دو، مذاکرات هسته‌یی و توافق احتمالی را خروجی معامله ژئوپلیتیکی کلان –والبته پنهان- می‌بینند که ایران در آن از حالت دشمن خارج می‌شود. این امر به معنی تهدید جدی هژمونی عربستان بر منطقه خواهد بود. در‌واقع عربستان با بسیج اعراب برای آغاز حمله زمینی به یمن می‌خواهد خود را گرانیگاه قدرت در خاورمیانه معرفی کند و به غرب بگوید، توافق با ایران نمی‌تواند باعث نادیده گرفتن احتمالی عربستان شود.

یکی از مهم‌ترین اهداف سیاست خارجی عربستان، مخالفت و مبارزه با کانون‌های انقلابی در منطقه است. خاندان آل سعود معتقدند که هر تحرکی درجهان اسلام اتفاق بیفتد با وجود مراسم سالانه حج و جمع شدن حدود دو میلیون زایر در عربستان سعودی با توجه به ساختار سیاسی بسته این کشور در هرصورت تاثیر عمده‌یی بر اوضاع داخلی این کشور خواهد گذاشت. عربستان در داخل خود حدود 5/7میلیون شیعه (معادل 38درصد جمعیت عربستان) دارد. در استان‌های الشرقیه، نجران و جیزان شیعیان این کشور سکونت دارند که اقلیتی معترض هم هستند. علاوه براین تسلط انصارالله بر کوه‌های مران شرایط را برای تسلط استراتژیک انصارالله بر کل منطقه حجاز فراهم می‌کند یعنی مناطق مکه، مدینه و طائف زیرنظر نیروهای چریکی انصارالله قرار دارد بنابراین شرایط به گونه‌یی نیست که عربستان بتواند یک جنگ فرسایشی را مدیریت کند.

تسلط یمن بر دریای سرخ و تنگه باب‌المندب و استقلال یمن از عربستان پیامدهای هم فوری و هم درازمدت استراتژیک و ژئوپلیتیک با خود به همراه دارد.  دکترین جدید امریکا در منطقه خاورمیانه، دور ماندن از هرگونه جنگ جدید در این منطقه است. در واقع امریکا بیشتر ترجیح می‌دهد که حمایت خود را از متحدانش در منطقه در قالب مشاوره نظامی، حمایت تسلیحاتی (فروش اسلحه) و سایر روش‌هایی که نیاز به پیاده نظام نداشته باشد، انجام دهد. بر این اساس «توافق هسته‌یی ایران» و «بحران یمن» دو مساله‌یی است که «وضعیت» و «آینده خاورمیانه» را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد. کشورهای عربی به ویژه عربستان از این می‌ترسند که توافق هسته‌یی امریکا و ایران به سویی رود که در نهایت ایالات‌متحده قدرت ایران در منطقه خاورمیانه و خلیج‌فارس را به رسمیت بشناسند. بر این اساس سه سناریو محتمل پیش رو است که عبارتند از:

1- سناریو اول: درگیری عربستان در یمن درگیری پیوسته نخواهد بود: عربستان ساختار نظامی اجاره‌یی دارد، یعنی از حدود 100هزار نظامی 40درصد افراد غیربومی (20هزار نفر پاکستانی، 10هزار نفر افغانی و 10هزار نفر دیگر آن بنگلادشی) هستند و تجربه‌یی در جنگ‌های چریکی ندارند. اساسا ارتش اجاره‌یی نمی‌تواند در برابر نیروهای جان بر کف یمنی که شور انقلاب در سر دارند، مقابله کند.

1-1 اثر افزایشی بر قیمت نفت: این حمله احتمالا اثری مقطعی افزایشی و نه بلندمدت خواهد داشت؛ مگر اینکه یمن در پاسخ به حمله نظامی عربستان از موشک‌های اسکاد استفاده کند و سکوهای نفتی عربستان را هدف قرار دهد.

2- سناریو دوم: تداوم جنگ فرسایشی: به نظر می‌رسد با توجه به اینکه سیاست خارجی امریکا در منطقه خاورمیانه تغییر کرده است 22کشور عضو اتحادیه عرب به سرکردگی عربستان و مصر با تشکیل یک ائتلاف نظامی آماده مداخله در بحران های منطقه‌یی هستند. به عبارتی با تغییر نقشه سیاسی خاورمیانه و احتمال قدرت یافتن مجدد ایران، اعراب احساس خطر کرده و سعی دارند با حملات پیشگیرانه مانع از نفوذ و قدرت یافتن این جریان‌های شیعی در کشورهای خود شوند. این امر می‌تواند دو پیامد را داشته باشد: 1- جنگی فرسایشی را در بر داشته باشد که منجر به تجزیه یمن شود. (در واقع یمن راس سوم مثلث جنگ فرسایشی می‌شود که دو راس دیگر آن را سوریه و عراق تشکیل داده‌اند.)

2- یا یک باتلاق نظامی برای ائتلاف عربی ایجاد شود (ارتش اعراب در ویتنام خاورمیانه) و بعد از یک دوره جنگ فرسایشی، حوثی‌ها قدرت را به‌طور کامل به دست بگیرند ولی از لحاظ زیرساخت اقتصادی بسیار تضعیف شده باشند.

1-2 اثر نوسانی بر قیمت نفت: یمن تولید‌کننده بزرگ نفت نیست اما جنگ در این کشور می‌تواند منجر به درگیری‌های گسترده‌تر در منطقه شود و بر بازار انرژی تاثیر گذارد. در این حالت نوسان قیمتی حدود 10درصد (افزایشی) در پی هر درگیری در منطقه به واسطه یمن دور از انتظار نیست.

3- سناریو سوم: سرکوب کامل حوثی‌ها؛ ایجاد دولت جدید در یمن: با گذشت دو هفته از آغاز تجاوز نظامی ائتلاف عربی به رهبری عربستان به یمن، جنگنده‌های عربی همچنان مواضع حوثی‌ها و نیروهای مردمی را هدف قرار می‌دهند. گفته می‌شود، ائتلاف عربی مصمم به اعزام نیروی زمینی به یمن و آغاز آن چیزی است که «مرحله دوم عملیات» می‌نامد. گفته می‌شود، نزدیک به 100هزار نظامی و شبه‌نظامی به همراه 90هلی‌کوپتر جنگی آپاچی برای حمله زمینی به یمن آماده شده‌اند. این نیروها متشکل از 20هزار نیروی نظامی از کشورهای عربی، 60 هزار نیرو از قبایل یمنی و 30هزار نظامی از ارتش یمن که هنوز به عبد ربه منصور هادی، رییس‌جمهور مستعفی این کشور وفا دارند، است. در واقع در 10روز ابتدایی جنگ، ائتلاف عربی با از میان برداشتن پدافند هوایی یمن به دنبال این بود تا منطقه‌یی امن برای ورود نیروهای زمینی فراهم کند. هرچند امکان شکست حوثی‌ها محتمل است ولی دولت دست نشانده عربستان همواره مورد تهدید از سوی بازماندگان حوثی‌ها خواهد بود. (امیر رودگر- کارشناس ارشد برنامه‌ریزی و تحلیل سیستم‌های اقتصادی)


چرایی تهاجم نظامی عربستان به یمن؟

دکتر کیومرث یزدان پناه: بعد از مرگ ملک عبدالله و روی کار آمدن سلمان بن عبدالعزیز انتظار رفتاری غیرمتعارف با توجه به سوابق سیاسی و امنیتی وی و روند سیاست‌های خارجی خاندان سعودی در 12 سال اخیر انتظار می‌رفت در کنار توجیهات خطرناک حکومت ریاض برای حمله به یمن، دلایل متعدد و خاصی از جمله دلایل ژئوپلیتیکی وجود دارد که می‌‌توان به‌واسطه آن حمله غیرمنتظره عربستان سعودی به کشور یمن را مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار داد همچنین تا حدودی اهداف پنهانی آن را در منطقه بحران‌زده و خاکستری خاورمیانه حدس زد.

سران آل سعود در ریاض طی 12 سال اخیر به اندازه کافی و به صورت اساسی موقعیت منطقه ای و جهانی خود را در قبال رقبای مهم منطقه ای خود (جهان اسلام و منطقه خاورمیانه) به مخاطره سیاسی ـ امنیتی و از همه مهم تر حیثیتی انداخته اند. شواهد و دلایل متعدد نشان از این حقیقت تلخ دارد که به واسطه مجموعه ای از عوامل منطقه ای و تحولات بنیادین در کشورهای واقع در جغرافیای سیاسی خاورمیانه این منطقه حداقل برای دوره ای میان مدت از هماهنگی و همنوایی ژئوپلیتیکی دور شده و تهدیدات ژئوپلیتیکی در خاورمیانه و مرکز جهان اسلام با کلکسیونی از بحران ها و چالش های پیچیده به اوج خود رسیده است.اما موضوع مهمی که عربستان از آن غافل است، تبعات این جنون مقطعی است که گرفتار آن آمده است.

گرچه در طول 35 سال اخیر این چندمین بار است که عربستان درصدد تحمیل سیاست های افراطی خود بر گستره ای از جهان اسلام بوده که بخشی از آن ناشی از ایدئولوژی انحرافی وهابیت و افکار انحرافی حاکم بر ساختار پادشاهی و دینی این کشور است اما دخالت گسترده نظامی در یمن، در آینده ای نزدیک جبهه متحدی در پهنه جغرافیای سیاسی جهان عرب با محوریت جنبش های آزادیخواه و مسلمان را علیه عربستان و چند متحد نامطمئن عربش خواهد گشود و آتش این بسته انفجاری و مرگبار دامن سعودی ها را به طور ریشه ای خواهد گرفت. خطایی که در نیم قرن اخیر به طور مکرر در کشورهای اسلامی و عربی تکرار شده و اقدامات غیرمتعارف آنان که هیچ تناسبی با وزن و عیار ژئوپلیتیکی آنان نداشته، کشورهایشان را به خاک سیاه نشانده است. عراق امروزی محصول رفتارهای اشتباه و ماجراجویانه رهبران حزب بعث است که با اقداماتی فراتر از توان ژئوپلیتیکی عراق، این حوزه تمدنی را برای مدتی بسیار طولانی به پرتگاه سقوط انداخته اند. مصر، لیبی، سودان و ... نمونه های مشابه دیگری که تاوان سنگین رفتارهای غیرمتعارف و ناشیانه رهبران خود را پس داده و می دهند، باید عبرتی تاریخی و سیاسی برای خاندان آل سعود باشد وگرنه دیری نخواهد پایید که عربستان نیز زیر اقدامات فراتر از وزن ژئوپلیتیکی خود له شود.

در مجموع تجاوز رژیم سعودی به یمن نه تنها نقض آشکار مقررات حقوق بین الملل و منشور ملل متحد است که حاصل آن کشته و زخمی شدن غیرنظامیان بی گناه و افزایش چالش ها برای ریاض و فراهم شدن فرصت برای فروش بیشتر سلاح برای آشوب سازان فرامنطقه ای غربی است. گرچه دلایل متعددی برای این تجاوز نظامی توسط عربستانی ها اعلام شده است، اما چند مساله اساسی در این رابطه از اهمیت بیشتری برخوردار است.

دلیل اول: فرو نشاندن عصبانیت درونی ناشی از شکست های پی در پی سران سعودی در منطقه از افغانستان، عراق و سوریه تا عمق ژئواستراتژیکی این کشور در یمن.

بعد از مرگ ملک عبدالله و استقرار سلمان بن عبدالعزیز و از همه مهم تر، ضعف مفرط حاکمان جدید سعودی که گرایش های افراطی وهابی دارند و همچنین شکست های اخیر آنان در کشورهای مهم منطقه، ورود در معرکه ای ماجراجویانه آن هم با این وسعت و شدت، از دیدگاه راهبردی و ژئوپلیتیکی و ژئواستراتژیکی توجیه پذیر نیست و به نظر می رسد این اقدام در مقابل جنبش انقلابی انصارالله که کاملا اعتقادی و مبتنی بر باورهای ملی در راستای استقلال و اعتبار یمن متحد شده با جان و دل می جنگند، کاملا شتابزده بوده و دستاورد مثبتی به دنبال نخواهد داشت. آنچه در یمن می گذرد، خبر از آینده ای بسیار خطرناک برای کل منطقه خاورمیانه می دهد. اقدام نظامی عربستان و همراهی برخی کشورهای غربی و عربی با این کشور، این واقعیت تلخ را عیان می سازد که بخش اعظم بی ثباتی سیاسی در کشورهای اسلامی و شیوع گسترده بنیادگرایی و جنگ های فرقه ای و تروریسم محصول سیاست های پنهان و مرموزانه سعودی ها بوده که امروز از پس پرده بیرون آمده و به میدان کارزار نظامی ریاض و ماجراجویی های خطرناک ثروتمندان عربی با رهبری عربستان در منطقه تبدیل شده است.

دلیل دوم: کاهش شدت ضعف های ژئوپلیتیکی در خلیج عدن و تنگه باب المندب و دریای سرخ که هم اکنون بر پیکره عربستان سنگینی می کند.

دلیل سوم: وحشت از تقویت گروه های تروریستی و ورود آنان به داخل خاک عربستان. دولت ریاض به هیچ وجه به عواقب اقدامات خود در گسترش افراط و تروریسم و تکفیر در جهان اسلام فکر نکرده است و هم اینک خطرات نفوذ این گروه ها را در عمق ژئوپلیتیکی خود احساس می کند.

دلیل چهارم: ممانعت از پیروزی ملی در یمن به رهبری انصارالله و هراس از شکل گیری اتحاد ملی و وحدت سرزمینی در یمن که انقلابیون یمنی در آستانه دستیابی به آن بودند. این موضوع و تحقق آن در یمن مساوی است با مرگ ژئوپلیتیکی عربستان در باب المندب و دریای سرخ و احیای تمام عیار ژئوپلیتیکی ایران در ماورای بحرالاحمر.

دلیل پنجم: رقابت فرااستراتژیکی با جمهوری اسلامی ایران و تقابل با سیاست های اثرگذار منطقه ای ایران در کشورهای عربی خاورمیانه از جمله عراق، سوریه، لبنان و یمن. عربستان تاب و تحمل سیاست های منطقی ایران در جهان اسلام را ندارد.

 

کلاف سر در گم روابط ایران و عربستان

پس از انتشار خبر تعرض پلیس سعودی به دو نوجوان ایرانی در جده خشم عمومی ایران را فراگرفت. در حقیقت آن‌چه که امروز در افکار عمومی و شبکه‌های اجتماعی می‌بینیم تلفیقی از احساسات مذهبی و ملی است. عده‌ای بر لزوم بحث تحریم حج عمره تا معذرت‌خواهی رسمی مقامات سعودی و دادن تضمین عینی از سوی آنان برای حراست و حفاظت از جان زائران ایرانی تاکید می‌کنند، افرادی نیز به چیزی دیگری غیر از بسته شدن سفارت عربستان در تهران راضی نیستند. در سال‌های پس از پیروزی انقلاب اسلامی با توجه به جایگاه منطقه‌ای و اختلافات ایدئولوژیک جمهوری اسلامی ایران و عربستان روابط این دو کشور پر از فراز و نشیب و بعضا همراه با تخاصم‌های دیپلماتیک بوده است ، چنان که در مقطعی پس از کشتار 275 زائر ایرانی در مکه در مراسم برائت از مشرکین در سال 1366 مسئله تیرگی روابط دو کشور به حد اعلی رسید و هشت ماه بعد از این کشتار، عربستان سعودی به صورت یک جانبه به قطع مناسبات خود با ایران اقدام کرد و به دیپلمات‌های ایرانی مقیم عربستان یک هفته مهلت داد که عربستان را ترک کنند، ایران نیز به دستور امام خمینی(ره) اعزام زائران به سفر حج واجب را متوقف کرد و آن را برای مدتی تحریم کرد .

بعد از اتمام جنگ هشت ساله، حمله عراق به کویت و محکومیت این اقدام از سوی ایران، روابط سیاسی این دو کشور بعد از سه سال با بازگشایی سفارت و کنسولگری در ایران و عربستان در سال 1370 وارد مرحله جدیدی شد . در دولت‌سازندگی روابط دو کشور به واسطه تعامل شخصی که برخی از مسئولان با مقامات عربستانی داشتند، رو به بهبودی رفت . با روی کار آمدن دولت هفتم و اتخاذ سیاست تنش زدایی و اعتماد سازی از سوی این دولت و دولت هشتم، روند توسعه مناسبات ایران با کشورهای منطقه از جمله عربستان شکل جدی تری به خود گرفت. چنانکه به اعتقاد تحلیلگران برگزاری هشتمین نشست سران کشورهای اسلامی در تهران در آذرماه 1376 و حضور عبدالله به عنوان ولیعهد عربستان در این اجلاس نقطه عطفی در تاریخ روابط ایران و عربستان بود. در ادامه نیز رئیس دولت هفتم در سال 1378 در قالب سفر به چند کشور منطقه به عربستان سفر کرد که این سفر اولین دیدار بالاترین مقام ایرانی از عربستان بعد از پیروزی انقلاب اسلامی بود چنانکه ملک فهد پادشاه اسبق عربستان با صندلی چرخ دار به استقبال خاتمی در فرودگاه رفت.

حوادث 11 سپتامبر تاثیرات عظیمی بر منطقه خاورمیانه و روابط این کشورها با یکدیگر داشت چنانکه روابط ایران و عربستان نیز وارد مرحله جدیدی شد. در آن زمان به دلیل توسعه شکاف در روابط آمریکا با اعراب به صورت کلی و با عربستان به صورت خاص و پدیدار شدن فرصت‌های ژئوپلتیک و ژئواستراتژیک جدید در عراق و افغانستان و منطقه خلیج فارس برای آمریکا به عنوان جایگزین های مناسب عربستان و همچنین اتخاذ سیاست منطقه‌ای از سوی امیرعبدالله که به نیابت از ملک فهد اداره امور عربستان را بر عهده گرفته بود، این ها همه باعث گرمی بیشتر روابط دو کشور ایران و عربستان شد .

بعد از اتمام دوره‌اصلاحات و عدم پیگیری سیاست تنش زدایی از سوی دولت جدید و با توجه به تحولات منطقه روابط ایران و عربستان وارد مرحله جدیدی از تنش شد و علیرغم این که رئیس دولت نهم و دهم پنج بار به عربستان سفر کرد در این مدت هیچ مقام عالی رتبه‌سعودی چمدان به مقصد ایران نبست.از جمله اتفاقاتی که در این دوره _ که به سردی هر چه بیشتر روابط ایران و عربستان منجر شد_ رخ داد جنگ داخلی در سوریه و حمایت عربستان از گروه‌های تروریستی در منطقه ،ترور رفیق حریری نخست‌وزیر اسبق لبنان ( که به اتهام علیه ایران و هم‌پیمانانش منجر شد)، حمله نظامی عربستان به بحرین و همچنین اتهام ترور سفیر عربستان در آمریکا بود که از سوی مقامات سعودی علیه ایران مطرح شده بود. دولت یازدهم بعد از روی کار آمدن در کنار سیاست تنش زدایی و تعامل با کشورهای غربی بر اهمیت تعامل با کشورهای همسایه از جمله عربستان نیز تاکید کرد ، چنان که در بیست و هفتمین روز از خرداد ماه سال 92 رئیس دولت یازدهم در نخستین نشست خبری خود از بهبود روابط تهران و ریاض صحبت کرد و از برقراری روابط سیاسی با عربستان سعودی استقبال کرد.

روحانی در این نشست خبری که در مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام، برگزار شد عربستانی‌ها را برادر خود خواند و در پاسخ به خبرنگار الجزیره اظهار داشت: ما با عربستان برادر هستیم و قبله‌گاه مسلمانان در آن کشور است و ما رابطه بسیار نزدیک منطقه‌ای فرهنگی و تاریخی داریم، صدها هزار ایرانی در سال برای زیارت خانه خدا به آن کشور سفر می‌کنند و اتباع سعودی هم به ایران سفر می‌کنند. خوشحالم که اولین تفاهم‌نامه امنیتی بین ایران و عربستان سعودی از طرف ایران با امضای بنده بود. ان‌شالله در دولت آینده روابط بسیار خوب با همسایگان به ویژه با عربستان خواهیم داشت.

در طی این سال‌ها علیرغم برخی از تلاش‌ها برای نزدیکی روابط ، این دو کشور برای کسب جایگاهی موثرتر در بین کشورهای منطقه رقابتی گاه پنهان و گاه آشکار داشتند که بعضا این رقابت‌ها جنبه ایدئولوژیک نیز به خود گرفته است. چنان‌که عربستان بارها ایران را متهم کرده که درصدد است هلال شیعی را در منطقه گسترش دهد. در نوروز 94 در پی حمله مداخله‌جویانه عربستان به یمن و دخالت نظامی در این کشور جنگ منطقه‌ای ایران و عربستان به اعتقاد برخی از تحلیل‌گران به صورت آشکار درآمد. گرچه در همان زمان برخی معتقد بودند که عربستان با تشکیل ائتلاف عربی_ عبری در صدد است مذاکرات هسته‌ای ایران که در لوزان در حال برگزاری بود را در حاشیه قرار دهد. در حالی که بسیاری از تحلیلگران حمله عربستان به یمن را به نوعی جنگ غیر مستقیم با ایران به اتهامات واهی می‌دانند. اتفاقی که در فرودگاه جده در هنگام بازگشت زائران ایرانی در هفته دوم تعطیلات رخ داد روابط دو کشور را بیش از پیش متاثر کرد چنان‌که پای احساسات ملی نیز به میان آمده است و در روز شنبه عده‌ای از مردم تهران تجمعی خودجوش در مقابل سفارت عربستان برگزار کردند . داستان از جایی آغاز شد که در هفته دوم تعطیلات در هنگام بازگشت تعدادی از زوار از عربستان در فرودگاه جده دو مامور عربستانی به دو نوجوان پسر ایرانی تعرض کردند .

بعد از رسانه‌ای شدن این موضوع مقامات وزارت خارجه و سازمان حج و زیارت به افکار عمومی و مراجع تقلید این اطمینان را دادند که این موضوع را به جد پیگیری خواهند کرد چنانچه حسین امیرعبداللهیان، معاون عربی آفریقایی وزارت خارجه روز پنج‌شنبه اعلام کرد: با پیگیری‌های فشرده صورت گرفته، یک مقام عالی‌رتبه سعودی چهارشنبه شب در دیدار سفیر کشورمان در ریاض اعلام کرد که عاملان تعرض به دو نوجوان عمره‌گزار ایرانی شناسایی و بازداشت شده‌اند و به اشد مجازات خواهند رسید. اما ماجرا به همین جا ختم نمی‌شود، چرا که ایران برای تامین امنیت زائرانش خواهان برخورد جدی‌تری از سوی عربستان با این ماجرا است. به طوری که روز جمعه 21 فروردین‌ماه سیدعلی قاضی‌عسکر نماینده ولی فقیه در امور حج و زیارت تاکید کرد: باید متخلفان این حادثه به اشد مجازات برسند و استمرار سفرهای عمره مفرده به عملکرد مقام‌های سعودی در برخورد با این موضوع بستگی دارد.

سرپرست حجاج ایرانی ادامه داد : در صورتی‌که مقام‌های سعودی برخورد قاطعی با این موضوع نداشته باشند، استمرار سفرهای عمره مفرده به مصلحت کشور و مردم ایران نیست.

در حالی که تعدادی از نمایندگاه مجلس هفته گذشته برای طرح یک فوریتی لغو سفر حج عمره تا اطلاع ثانوی امضا جمع کردند و خواستند که دولت ایران از مواضع خود کوتاه نیاید و موضع مستحکم‌تری نسبت به این ماجرا داشته باشد رییس‌جمهور عصر روز شنبه در نامه ای از وزیر ارشاد خواست گزارش "دقیق و جامعی" از پیگیری‌های انجام شده در موضوع تعرض به دو نوجوان ایرانی در جده ارائه کند.

روحانی در این نامه خطاب به جنتی آورده است : با توجه به حادثه تعرض به دو نوجوان زائر ایرانی در فرودگاه جده، اگرچه احترام به علائق مذهبی مردم و تامین امکانات زیارتی برای علاقه‌مندان جزو سیاست‌ها و برنامه‌های دولت است، لیکن در صورتی که امنیت و کرامت زائران تامین نشود استحباب این امر در مقابل گناه بزرگ توهین به زائران و صدمه به عزت ملی رنگ می‌بازد و در شرایطی ممکن است به حرام تبدیل شود. از این رو ضروری است سازمان حج و زیارت با همکاری وزارت امور خارجه، پیگیری‌های خود را با مقامات سعودی به طور جدی ادامه داده و نسبت به مجازات در مورد مجرمین و تامین امنیت زائران اطمینان حاصل کرده و گزارش دقیق و جامعی جهت تصمیم گیری ارائه کند.

در حالی که مقامات عربستانی هنوز ، به صورت صریح و علنی از ایران عذر خواهی نکرده‌اند و حتی در روز چهارشنبه هفته گذشته ، مقامات سعودی اجازه ندادند که هواپیمای زائران ایرانی که از اصفهان عازم عربستان بود در فرودگاه جده به زمین بنشیند و در طی چند روز گذشته بسیاری از سفرهای زائران ایرانی به دلیل عدم صدور ویزا ازسوی عربستان کنسل شده است ، به نظر می رسد روابط ایران و عربستان مثل کلاف سردرگمی شده که باز شدن آن صرفا با کار دیپلماتیک براساس واقع‌بینی و پیگیری منافع ملی میسر خواهد بود . (ایسنا)

منبع : http://www.persiangulfstudies.com
  • سرباز مهدی

عربستان

یمن

نظرات  (۱)

  • دانشنامه دفاعی
  • خدا لعنت کند آل سعود را

    شخصی سازی شده توسط سرباز مهدی، مدیر این وبلاگ