از جنگ تحمیلی تا جنایت آلسعود در منا
واکنش پادشاه در همان ساعات اول مبنی بر اینکه گردن 28 نیروی امنیتی دخیل در نظم منا را خواهد زد نشان از رگههای خرابکاری در درون خاندان سعودی دارد که همین امر ثابت میکند که آلسعود استحقاق خدمتگزاری به حجاج را ندارد.
جنگ تحمیلی که آغاز شد
بسیاری از استراتژیستها را عقیده بر آن بود هر چند نیروی نظامی ایران در
حال گذار پس از انقلاب است اما به جهت بنیه نظامی و دفاعی و تفکر مکتبی که
ارتش ایران نسبت به ارتش عراق دارد، دشمن بعثی توان و قدرت مقابله با
ایران را نخواهد داشت. به تعبیر دیگر عراق فیذات یارای مقابله با جمهوری
اسلامی ایران را هیچ گاه نخواهد داشت. برتری ایران از همان آغازین روز رسمی
جنگ در 31شهریور 1359 و اعزام صدها فروند جنگنده به خاک ایران توسط عراق و
واکنش بدون فوت وقت جمهوری اسلامی ایران ثابت کرد که نظر استراتژیستهای
مطرح دنیا دور از واقعیت نبوده است. همه میدانستند افسانه فتح تهران ظرف
شش روز که صدام مطرح کرده بود، سرابی بیش نیست. قدرتهای بزرگ حامی عراق هم
که از پیش دولت صدام را تا بن دندان برای یک جنگ به اصطلاح کوتاهمدت
تجهیز کرده بودند با گذشت زمان دریافتند از این پهلوان پنبه که برای خود
درست کردهاند، کاری ساخته نیست. از آن پس بود که با یک تقسیم کار روشن
قرار شد نفت سعودیهای خبیث و برخی کوتولههای حقیر حوزه خلیجفارس تبدیل
به دلار شده و برای تجهیز بیشتر ارتش عراق در اختیار امریکا، انگلیس،
فرانسه، آلمان و دیگر کشورهای اروپایی قرار گیرد و از حاصل آن، شاید دولت
بعثی عراق بتواند ایران اسلامی را در مقابل خناسان غربی و دولتهای کندذهن
عرب تسلیم کند. در این تقسیمکار با پولهای نفت سعودی، امریکا فانتوم
جنگی، انگلیس موشکهای تاو و استینگر، فرانسه هواپیمای سوپراتاندارد، آلمان
سلاح شیمیایی به عراق گسیل کردند و دولت خبیث سعودی به این نیز بسنده نکرد
و برای آنکه نفس خون آشام خود را ارضا کرده باشد اجاره و خرید هواپیماهای
جاسوسی آواکس، آخرین اطلاعات از ستون کشی و تغییر و تحول رزمندگان را به
عراق میداد تا بعثیها بتوانند با این اطلاعات دست اول جوانان ایرانی را
به خاک و خون بکشند. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، این شروع کار ما با
عربستان بود، یعنی یک شروع تلخ.
اما اینکه چرا سعودیها دست به این اقدامات میزدند
شاید فلسفه آن برگردد به رقابت دیرینه و عقدههای فروخوردهای که بین چهار
کشور ایران، ترکیه، مصر و عربستان در سازمان کنفرانس اسلامی قبل از پیروزی
انقلاب اسلامی وجود داشت و عربستان که در مقابل ایران و مصر از هیچ ظرفیتی
برای مدیریت جهان اسلام برخوردار نبود، سقوط رژیم پهلوی را فرصتی مناسب
برای سیادت بر جهان اسلام میدید و از منظر سعودیها جنگ عراق علیه ایران
این فرصت را برای آنها فراهم نموده بود. میلیاردها دلار هزینه سعودیها در
طول هشتسال جنگ تحمیلی به عراق همچون آبی بود که در هاون کوبیده میشود و
پس از هشتسال مقاومت ملت ایران نتیجه این جنگ برای آل سعود فقط و فقط شکست
بود. امروز که رفتار این خاندان بیخرد را نسبت به ملت ایران و ملتهای
مظلوم منطقه مرور میکنیم، توماری از جنایت در ذهن نقش میبندد. آنچه در
غزه در جنگ هشتروزه، 22روزه و 60روزه یا جنگ 33روزه در لبنان از سوی رژیم
صهیونیستی اتفاق افتاد چیزی نبود جز همراهی و کمک آلسعود به رژیم جعلی
صهیونیستی برای کشتار مردم بیگناه و مظلوم فلسطین. لیست بلندبالای جنایت
این رژیم، محدود به کمک به دولتها و رژیمهای دیکتاتوری صدام و
صهیونیستها نمیشود، بلکه امروز عمق این فاجعه را در یمن در کشتن کودکان و
زنان بیگناه و مظلوم میتوان مشاهده کرد، بنابراین نباید آنچه در مسجد
الحرام در سقوط جرثقیل یا به مسلخ بردن حجاج در منا یا آتشسوزی چادرهای
مصری در سرزمین وحی اتفاق افتاد را یک اتفاق ساده انگاشت، چراکه این جماعت
خونآشام برای رسیدن به آمال و نفسانیات خود متوسل به هر جنایتی میشوند و
در این مسیر، آنچه برای آنها اهمیت ندارد فقط جان، مال و ناموس مسلمانان
است. اینکه میبینیم لودرهای سعودی اجساد پاک حجاج بیتالله الحرام را با
بیل بار کامیونها میکنند بدون آنکه ذرهای وجدان نداشته آنها به درد
آید،نشان از قساوت قلبی است که این جماعت کافرمسلک در جنگ عراق علیه
ایران با گرا دادن آواکسها به دشمن بعثی برای به شهادت رساندن رزمندگان
ایرانی انجام دادهاند و در میدان رزم یمن نیز بدون هیچ واهمهای آنی را
انجام میدهند که در میدان غیررزم در منا انجام دادند. آنچه سعودیهای وهابی در منا و مسجدالحرام انجام
دادند از چند فرض خارج نیست که برخی از این فرضها که قرابت بیشتری با
شواهد و قرائن دارد، مطرح میشود: 1ـ نزدیکترین و خوشبینانهترین فرض درخصوص سه حادثه
سقوط جرثقیل، افتادن پنکه و کشته شدن انبوهی از حجاج در منا ناشی از
درگیری مأموران توجیه نشده آل سعود نسبت به شرایط منطقه و اعمال حج در جنگ
با یمن است و افراد به کار گرفته شده در برپایی مراسم حج امسال، هم از لحاظ
کمیت و هم کیفیت فاقد توانمندی لازم بودهاند. بنابراین این حوادث را باید
ناشی از بیتدبیری زیاد آلسعود در برگزاری مراسم حج امسال دانست که در
این صورت باید مسلمانان برای سنوات آینده فکری جهت امنیت حجاج خویش کنند و
این رژیم را در پاسداشت حرمت و کرامت حجاج ناتوان و نالایق بدانند. با این
فرض خوشبینانه، مقصر اصلی این حوادث دلخراش، فقط و فقط خاندان «سلمان» و
مأموران بیکفایت آن میباشند و این خانواده از این پس استحقاق خادمی حرمین
شریفین را از دست داده است. 2 ـ حکام سعودی با هدف تشدید فضا و موجسازی خبری
علیه ایران اسلامی، به دنبال تکمیل سناریوی خود در جنگ با یمن هستند، چراکه
پیش از این، دلیل اقدام نظامی خود علیه حوثیهای یمن را تلاش یمنیها برای
حمله به مکه و مدینه و گرفتن خانه خدا و حرم پیامبر(ص) اعلام کرده بودند و
از آنجا که جنگ یمن به درازا کشید و عملاً این سناریوی شیطانی با شکست
مواجه شد، ضمن به انحراف کشاندن اذهان افکار عمومی از شکست در جنگ شش ماهه
یمن تلاش دارند با خلق و پیادهسازی سناریوی جدید هم شکستهای خود را پوشش
دهند و هم با جنگ رسانهای که در روزهای آینده بیشتر شاهد آن خواهیم بود،
جنایات انجام شده در بیتالله الحرام و منا را به گردن دیگران و از جمله
حجاج ایرانی بیندازند. در این صورت باید از هماکنون مقامات ایرانی بهجای
نشست و برخاست با فلان مقام دستچندم کشورهای اروپایی یا فلان رسانه گمنام
یا نامدار غربی، با طراحی یک سناریوی دقیق این توطئه آلسعود را خنثی کنند
تا بیش از این افکار عمومی مسلمانان و جهان را خدشهدار نکنند. 3 ـ فرض سوم که چندان هم دور از انتظار نیست این است
که جنایت رخ داده در منا و بیـتاللهالحرام محصول رقابت در درون خانواده
سعودی است و از آنجا که پس از مرگ ملک عبدالله، طیفی از این خانواده،
گروهی دیگر را از قدرت خلع کردند، یک کینه در درون گروه غیرحاکم نسبت به
طیف «سلمان» شکل گرفته است و از آنجا که «بندر بنسلطان» و «نایف» یک عقبه
امنیتی قوی دارند، با هدف نشان دادن بیکفایتی پادشاه، پشت صحنه این حوادث
تلخ قرار گرفتهاند. سقوط جرثقیل شرکت «بنلادن» آن هم پس از فروکش کردن
توفان یا مسدود کردن دو مسیر اصلی در منا و عدم بازگشایی مسیرهای اضطراری
همه و همه گویای برنامهریزی یا حداقل هماهنگی با بخشی از حاکمیت سعودی است
که ممکن است این حاکمیت مستقیماً در درون قدرت نباشد ولی عوامل نفوذی و
امنیتی آن در مدیریت صحنه دخالت آشکار دارد. واکنش پادشاه در همان ساعات
اول مبنی بر اینکه گردن 28 نیروی امنیتی دخیل در نظم منا را خواهد زد نشان
از رگههای خرابکاری در درون خاندان سعودی دارد که همین امر ثابت میکند که
آلسعود استحقاق خدمتگزاری به حجاج را نداشته و باید فکری اساسی برای این
موضوع دنیای اسلام کرد.